loading...
love good
پرهام بازدید : 4 سه شنبه 13 اسفند 1392 نظرات (0)

خدا هم تنهاست هیچکس نفهمید که خدا هم تنهاییش را فریاد میکشد (( قــــــل هـــوالله احـــــد )) آن سوی همه ی دلـتنگی ها خـدایی هست که داشتنش جبـران همه ی نداشتن هاست دل نوشت1: آه خدایا دلم فریاد می خواهد. فریادی تا بی نهایت. خسته ام. خسته ی خسته. اطرافم پره ار از افکار منفی. چه طور می تونم دووم بیارم. فقط فقط از تو کمک می خوام. خدایا یا من را در برابر این همه افکار غلط درست کن یا بقیه را. به خدا سخته. خودت که می بینی پاک بودن واقعا خیلی پر مشقته. خدایا تا حالا حتی سیاهی بزرگی روی صفحه ی دلم ننشسته از الان هم ازت می خوام که خودت کمکم کنی. دل نوشت2: دلم می خواهد به خوابی عمیق فرو روم. خوابی که از همه چیز دنیا فارق باشم. ای کاش می شد.زندگی گاهی اوقات واقعا طاقت فرساست. اما خوب چه می توان کرد. همین پستی ها و بلندی هاست که ما را برای زندگی می سازد. خدایا دیگر امتحان کافی است. بس است دیگر. پس کی برگه هایمان را تصحیح می کنی. برگه هایمان را صحیح کن.!مشتاق دیدن نمره هایمان هستیم. دل نوشت3: خدایا فقط می خواستی من بگم که ببارون و بعد باروندی. آسمون شهر ما عجب این روز ها می بارد. شکر. این روز ها دلش بدجور شکسته است. دل نوشت4: گوسفند بودن هم نعمتی است واقعا...

پرهام بازدید : 4 سه شنبه 13 اسفند 1392 نظرات (0)

دل نوشت۱: ای کاش خیلی از آدما هیچ وقت تو مسیر زندگی مون قرار نمی گرفتند. دل نوشت۲: این روزها احساس بدی دارم. احساس نارضایتی بیش از پیش. از خودم ،از زندگی، از دنیاو... خیلی بده که نتونی از چیزایی که داری لذت ببری. وقتی نتونی از زندگی ای که داری لذت ببری چه طور می تونی در کنار چیزای دیگه خوشحال باشی. این روزها لبخندهای دروغین زیاد بر لبانم می نشیند با خود می گویم بگذار راحت باشند. دل نوشت۳: خیلی خوبه وقتی تو یه جمعی قرار می گیری ، همرنگشون نشی. دل نوشت۴: انسان برای وصال کمالات آفریده شده اما چند وقتی است در قعر زمین فرو رفته ام. هرچه بالا می روم به سطحش نمی رسم. همه ما دوست داریم بهترین باشم اما نمی دانم چرا نمی شود شاید خدا برای من یک بنده اش نمی خواهد. خدایا می دونم نباید ناامید بشم اما آخه دیگه چقدر سعی کنم. وقت امتحانم تمام نیست؟ دل نوشت۵: بعضی وقتا فکر می کنم بعضی گداها واقعا خیلی ثروتمند. این روزها نیازمند شدید روحی ام.

پرهام بازدید : 13 سه شنبه 13 اسفند 1392 نظرات (0)

غصه هم می گذرد نه تو می مانی و نه اندوه و نه هیچ یک از مردم این آبادی به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم می گذرد آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند لحظه ها عریان نند به تن لحظه خود، جامه ی اندوه مپوشان هرگز

پرهام بازدید : 5 دوشنبه 12 اسفند 1392 نظرات (0)

آن شب باران می بارید آن شب باران می بارید… باران که می بارد به تو مشتاق تر می شوم… و از همین شوق بی چتر آمدم… ولی آمدم… و تو نمی دانی که جه بارانی بود، چون نیامدی… و باران می بارید… آن شب تب کردم و تو هیچ نکردی…و باران می بارید… و بالاخره دیشب مردم و حتی تو تب هم نکردی… زندگی اتفاق غریبی است… عرصه جولان آدم ها… که مدام در حرکتند و در شتاب… آدم هایی که می دوند برای زنده ماندن… برای چند ساعت و چند ثانیه بیشتر ماندن… می دوند برای رسیدن به چیزهای بیشتر… اما درست آن موقع که می خواهند از آن لذت ببرند.. دیر می شود… و باید رفت… می رود بی آن که … کاش در عبور همین ثانیه ها و در میان دویدن همین آدمها، به فکر قدم زدن باشیم… قدم زدن برای زندگی… برای زندگی کردن

پرهام بازدید : 5 دوشنبه 12 اسفند 1392 نظرات (0)

لبخند

سلام عرض شد دوستان من امیدوارم از این وبلاگم خوشتون اومده باشه ولطفا نظر یادتون نره من با تمام سعی ام برای این سایت زحمت میکشم وبرای محیط ان از شما میخوام بدون نظر از وبلاگ خارج نشین دوستان ارزوی موفقیت برای شما دوستان

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 5
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 15
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 3
  • بازدید کلی : 106